کاربرد های used to

کاربرد های used to

در زبان انگلیسی برای بیان کار هاای که در گذشته به صورت روتین و منظم انجام می شده (عادت داشتن ) و همچنین برای بیان حقایقی در زمان گذشته از ساختار used to استفاده می کنیم که معادل فارسی این عبارت سابقاً، قدیم‌ها، آن روزها و جوانی‌ها می باشد .

کاربرد های used to
  • در زبان انگلیسی در جملات با used to فعل به صورت مصدر بدون to می آید مانند : My brother used to smoke
  • در این نوع جملات بدون بیان اینکه ان کار دیگر در زمان حال انجام نمیشود عبارت used to منظور را می رساند .
  • در جملات با used to برای منفی یا سوالی کردن جمله از فعل کمکی did استفاده میشود.

Did he use to study English?

Yes, he did. He sued to study English when he was in Iran

?Did you use to play ping-pong during the summer

No, I didn’t. I used to play football in the streets

She didn’t use to strike up a great relationship with anybody

Ghazal didn’t use to live alone.

We used to go to this school.

ما قبلاً به این مدرسه میرفتیم (ولی دیگه نمیریم).

used to live in London.

من قبلاً تو لندن زندگی میکردم (ولی دیگه نمیکنم).

This restaurant used to be a bank, until the owners turned it into something way more beautiful.

این رستوران قبلاً یه بانک بود (ولی دیگه نیست).

 

  • هنگامی که می خواهیم در جملات در تمام زمان ها بگوییم با کاری در گذشته اشنایی داریم و با ان بیگانه نیستیم همچنین عادت داشتن به عملی را بگوییم از ساختارbe used to استفاده میکنیم که بعد از be used to از یک اسم، ضمیر یا فعل ing دار استفاده می‌شود در این دو حالت برابر با کلمه accustomed به معنایِ «عادت» می‌باشد.

He is used to cats (اسم).
(.او به گربه‌ها عادت دارد)
He is used to her (ضمیر) mother.
(.او به مادرش عادت دارد)
am used to living (ing فعل) alone.
(.من عادت دارم که تنها زندگی کنم)
Are you used to life (اسم) in a big city?
(آیا شما به زندگی در یک شهر بزرگ عادت دارید؟)

  • در زبان انگلیسی وقتی می خواهیم بگوییم کسی در حال عادت کردن به چیزی است ولی هنوز کامل به آن عادت نکرده است از ساختار get used to استفاده میکنیم که مانند ساختار قبلی بعد از get used to هم یک اسم، ضمیر و یا فعل ing استفاده می‌شود.

فعل ing / ضمیر/ اسم + get used to

I’m trying to get used to life in a big city.

.من دارم سعی می‌کنم به زندگی در یک شهر بزرگ عادت کنم

I will get used to living in hot and humid weather.

من به زندگی کردن در هوای گرم و مرطوب عادت خواهم کرد

I’m getting used to studying a lot.

دارم به زیاد درس خواندن عادت می کنم.

I’m getting used to working hard.

دارم به سخت کار کردن عادت می کنم.

I’m getting used to eating sushi, but I can’t get used to using chop-sticks.

من دارم به خوردن سوشی عادت میکنم (باهاش کنار میام)، ولی نمیتونم به استفاده کردن از چاپستیک عادت کنم (باهاش کنار بیام).

  • توجه داشته باشید که  می توان با تغییر زمان فعل get در ساختار get used to عادت کردن را در زمان های مختلف بیان کنید.

کاربرد های used to

تدریس خصوصی زبان >>> دوره های مکالمه زبان در منزل ، محل کار و یا آموزشگاه

همین حالا می توانید از مشاوره های رایگان آلپیدا بهرمند شده و با حرفه ای ترین اساتید سطح تهران کلاس داشته باشید.
09120137156 | 86127265 | 88581856

آموزش زبان انگلیسی ، آموزش زبان آلمانی ، آموزش زبان فرانسه ، آموزش زبان روسی ، آموزش زبان عربی ، آموزش زبان سوئدی ، آموزش زبان اسپانیایی ، آموزش زبان ایتالیایی ، آموزش زبان کره ای ، آموزش زبان ژاپنی ، آموزش زبان هلندی ، آموزش زبان دانمارکی ، آموزش زبان ترکی استانبولی ، آموزش زبان هندی ، آموزش زبان چینی و آموزش زبان فارسی (برای اتباع خارجه)

…. موفق خواهید بود اگر امروز را به فردا موکول نکنید ….

دیدگاه ها بسته شده اند.