کودکان فراگیران طبیعی هستند. آنها به خودی خود برای فراگیری زبان بدون یادگیری آگاهانه، انگیزه دارند. کودکان در یادگیری، درست نقطهی مقابل بزرگسالان هستند. آنها توانایی تقلید کردن تلفظها و دنبال کردن قوانین را دارند. هر ایدهای در مورد اینکه یادگیری زبان خارجی برای کودکان دشوار است، قابل قبول نیست. کودکان فراگیران بی نظیری هستند.
یادگیری زبان خارجی در کودکان چگونه اتفاق میافتد؟
توانایی آنان در یادگیری بسیار بیشتر از بزرگسالان است. بزرگسالان غالبا برای یادگیری زبان خارجی به مراکز آموزش زبان مراجعه میکنند و یا از طریق کتاب خواندن زبان خارجی را یاد میگیرند. یادگیری زبان در بزرگسالان کاملا آگاهانه است.
کودکان و نوجوانانی که زبان را به جای یاد گرفتن، فرامیگیرند، تلفظ بهتری خواهند داشت و احساس بیشتری نسبت به آن زبان و فرهنگ خواهند داشت. زمانی که کودکان یک زبانه به بلوغ میرسند و بیشتر خود-آگاه میشوند، توانایی آنان برای انتخاب زبان کاهش مییابد.
همچنین این احساس به آنها دست میدهد که مجبورند آگاهانه زبان را از طریق برنامههایی بر محور دستور زبان یاد بگیرند. سنی که این اتفاق رخ میدهد، بر اساس سطح پیشرفت فراگیران بسیار شخصی میباشد و از فردی به فرد دیگر متفاوت است.
مزایای شروع زود هنگام
- کودکان و نوجوانان هنوز از استراتژی فراگیری زبان شخصی و درونی خود برای فراگیری زبان مادری استفاده میکنند. آنها به راحتی میتوانند از همین تواناییها در یادگیری زبان خارجی دیگری نیز به طور همزمان استفاده کنند.
- کودکان زمان کافی دارند تا از طریق بازی کردن زبان را فراگیرند. آنها با شرکت در یک فعالیت مشترک با یک بزرگسال، زبان را انتخاب میکنند. آنها در ابتدا مفهوم فعالیت را درک میکنند و سپس معنای زبان مشترک بزرگسال را دریافت میکنند.
- کودکان و نوجوانان زمان بیشتری برای تنظیم کردن زمان در یادگیری زبان خارجی در برنامهی روزانهی خود دارند. برنامههای مدرسه قرار است غیر رسمی باشند. زیرا ذهن کودکان هنوز با آزمایش و ذخیره سازی حقایق آشنا نشده است. آنها ممکن است هیچ تکلیف شب و یا مسئولیتی نداشته باشند و یا به مقدار بسیار کمی داشته باشند. همین باعث میشود تا با ذهنی بازتر و بدون استرس به استانداردهای معنی دست پیدا کنند. این دقیقا بر خلاف یادگیری بزرگسالان است. بزرگسالان سرشار از مسئولیت و دغدغههای روزمرهی کوچک و بزرگ هستند. همین باعث میشود که زمان کمتری با استرس بیشتری را صرف یادگیری زبان خارجی بکنند.
- کودکانی که فرصت دارند تا زبان دومی را در حالی که هنوز کوچک هستند، یاد بگیرند، دقیقا در یادگیری زبانهای دیگر در طول زندگیشان، از همان استراتژی استفاده خواهند کرد. یادگیری زبانهای سوم و حتی چهارم، از یادگیری زبان دوم بسیار راحتتر است.
مراحل یادگیری زبان خارجی
زبان گفتاری معمولا قبل از خواندن و نوشتن اتفاق میافتد.
دوره خاموش
زمانی که کودکان زبان مادری خود را فرا میگیرند، یک دورهی خاموش وجود دارد. این دوره زمانیست که آنها شروع به نگاه کردن، گوش کردن و تعامل از طریق حالتهای چهره و یا حرکات بدن و صورت میکنند. تمامی این اتفاقات دقیقا قبل از شروع به صحبت کردن صورت میگیرد. زمانی که نوجوانان شروع به یادگیری زبان خارجی میکنند، آنها ممکن است رفتاری مشابه دوره خاموش داشته باشند. زمانی که درک از زبان جدید به دست آورند، شروع به تعامل خواهند کرد. در طول این دوره، والدین نباید بچهها را وادار به یادگیری کنند. نباید آنها را وادار به شرکت کردن در مکالمات کلامی بکنند. مکالمات باید یک طرفه باشد و بزرگسالان با به کار بردن ساختارهای مناسب، فرصتهای مناسبی برای کودکان در زمینهی انتخاب زبان دوم فراهم آورند.
دورهی شروع به صحبت
بعد از مدتی، بسته به مدت و مقداری که در معرض آموزش زبان قرار میگیرند، هر کودک شروع به تک کلمه میکند. کلماتی کوتاه مانند آب، بابا، مامان، و یا حتی عباراتی کوتاه مانند: من نمیخواهم، من نمیتونم، اون چیه؟ و غیره را به کار میبرند. کودک آنها را حفظ کرده و با تقلید کردن تلفظ بدون هیچگونه درک کاملی از آنچه باید اتفاق بیفتد، آنها را به کار میبرد. این مرحله برای مدتی ادامه پیدا میکند که کودک مقادیر زیادی از یک زبان را به این روش بدست آورد. در این مرحله کودک هرآنچه را که به دست آورده است را به عنوان میانبری برای مکالمه استفاده میکند. این روند تا زمانی که بتواند جملات و عبارات خودش را بسازد، ادامه خواهد یافت.
ساختن زبان خارجی
کودکان به مرور عبارات کوتاهی که قبلا یاد گرفته بودند را با عبارات جدیدی که یاد میگیرند، ترکیب میکنند و مکالمه را با جملاتی طولانیتر ادامه میدهند. بسته به مقدار و تعداد دفعاتی که در معرض زبان جدید قرار میگیرند، بچهها به مرور یاد میگیرند که عبارات کاملتری در فرآیند یادگیری زبان خارجی تولید کنند.
درک کردن
درک کردن همیشه مهمتر از صحبت کردن است و توانایی کودکان در درک کردن نباید نادیده گرفته شود. آنها همانطور که در حال یادگیری زبان مادری خود هستند، توانایی یادگیری زبان خارجی دیگری را نیز دارند. آنها همه چیز را به طور کامل یاد نمیگیرند ولی مهمترین کلمات و عبارات را یاد گرفته و در جای خود به کار میبرند. با تشویق کردن آنها مهارت درک آنها بالا رفته و قابلیتهای آنها افزایش مییابد.
نا امیدی
بعد از چند جلسه کلاس زبان رفتن، بسیاری از کودکان احساس نا امیدی میکنند زیرا که نمیتوانند افکار خود را در آن زبان بیان کنند. مدرسان و یا حتی والدین میتوانند کودکان را با تشویق کردن به تواناییها و هرآنچه یاد گرفتهاند، به یادگیری بیشتر سوق دهند.
اشتباهات
نباید به کودکان به طور کاملا مستقیم گفت که اشتباه کردهاند و یا آنها را فورا تصحیح کرد. زیرا که سریعا انگیزهشان را در چنین شرایطی از دست میدهند. خطاها بخشی جدا نشدنی از فرآیند یادگیری زبان خارجی هستند. اگر کودکان مانند یادگیری زبان مادری، فرصت شنیدن کلمه و عبارت از یک بزرگسال را داشته باشند، خودشان را تصحیح میکنند. با این روند، کودک پس از یکبار خود-تصحیحی، ساختار درست را به کار خواهد برد.
تفاوتهای جنسیتی
توسعهی مغز پسران با دختران بسیار متفاوت است و همین باعث میشود که هر کدام به روشی مختلف به یادگیری زبان خارجی بپردازند. گاهی اوقات فرصت کلاسهای مختلط برای همه پسرها ایجاد نمیشود. در کلاسهای مختلط پسرها تحت تاثیر توانایی طبیعی دختران در یادگیری زبان قرار میگیرند. دست یافتن به توانایی و پتانسیل در فراگیری زبان در دخترها و پسرها کاملا متفاوت است.
محیط یادگیری زبان خارجی
کودکان اگر به غیر از کلاس زبان در محیطی قرار بگیرند که به هیچ وجه در معرض زبان قرار نگیرند، یادگیری برای آنها مشکل خواهد شد. در اینجاست که والدین نیز باید آنها را در فرآیند یادگیری زبان خارجی همراهی کنند. محیط یادگیری میتواند تاثیر به سزایی بر روی کودکان داشته باشد. آنها باید در محیطی که قرار میگیرند، احساس امنیت بکنند. باید بدانند که هدف از یادگیری چیست و چرا میخواهند زبان دیگری بیاموزند.
تمریناتی که به کودکان داده میشود باید مربوط به فعالیتهای روزانهی آنها باشد تا درک موضوع برای آنها ملموستر باشد. از کتابهای پر عکس و رنگی استفاده شود. با استفاده از شعر و آهنگ، یادگیری حتی در بزرگسالان هم افزایش خواهد یافت. به طور کلی روند آموزش نباید خشک وخسته کننده باشد. آموزش باید طوری باشد که کودک متوجه نشود تحت آموزش است. با بازی کردن و شعر و فیلم و مشابه آن، در حقیقت فراگیری زبان صورت گیرد.
خواندن
اصولا کودکانی که در زبان مادری خود قادر به خواندن هستند، مشتاقند که مهارت خواندن خود را در زبان دیگری نیز امتحان کنند. آنها میدانند که چطور کلمات را در زبان مادری رمزگشایی کنند به نحوی که به معنا دست یابند. بنابراین غالبا از تکنیکهای رمزگشایی که در زبان مادری به کار میبرند در ارتباط با یادگیری زبان خارجی دیگر نیز استفاده میکنند. قبل از رمزگشایی در زبان دوم کودکان لازم است حروف الفبای زبان مقصد را به طور عمومی بدانند. جزئیات لازم نیست در همان ابتدا به آنها توضیح داده شوند زیرا که حجم زیاد اطلاعات، آنها را از زبان بیزار میکند.
یک موضوع بسیار حیاتی نیز در زمینهی خواندن وجود دارد. اگر کودکان از مطلبی که برای خواندن انتخاب شده است هیچ پیش زمینهی قبلی نداشته باشند، بی شک آن را به خوبی یاد نخواهند گرفت. ولی اگر نسبت به آن مطلب، دانشی هرچند کم از قبل و به زبان مادری داشته باشند، بی شک یادگیری بهتر و طولانی مدتتری خواهند داشت.
پشتیبانی والدین
کودکان نیاز دارند احساس کنند که در حال پیشرفت هستند. آنها به حمایت و تشویق دائمی و جایزه برای عملکرد خوبشان احتیاج دارند. والدین در شرایط ایدهآلی برای تشویق کردن و انگیزه دادن به کودک قرار دارند. تشویق آنها کمک میکند تا کودک بهتر یاد بگیرد و برای یادگیری نیز بسیار مشتاق باشد. با به اشتراک گذاری، والدین میتوانند نه تنها زبان و فعالیتهای فرزند خود را به زندگی روزمره نزدیک کنند، بلکه میتوانند نگرش فرزند خود را نسبت به دیگر فرهنگها تحت تاثیر قرار دهند. این نگرش به طور عمومی پذیرفته شده است که بیشتر نگرشهای مادامالعمر در سن هشت یا نه سالگی شکل میگیرد.
کودکان خود را به مدرسین مجرب آموزش خصوصی زبان آلپیدا بسپارید. ما یادگیری آنها را تضمین میکنیم.