پیشوند و پسوند در زبان انگلیسی از اهمیت زیادی بر خوردار هستند و استفاده و کاربرد های فراوانی دارند. اما پیشوند و پسوند چه هستند؟
در زبان انگلیسی برخی از کلمات هستند که از چند بخش تشکیل شده اند ولی یک بخش انها به تنهایی معنایی ندارد که این بخش ها می توانند به اول یا اخر کلمات وصل شوند و معنی انها را تغییر دهند.
شناختن این پیشوند و پسوند در زبان انگلیسی تا حد زیادی به مهارت های زبانی ما کمک میکند .
وند ها در دو دسته ی پیشوند ها (prefixes) و پسوندها (suffixes) قرار می گیرند.
پیشوند و پسوند در زبان انگلیسی
Affixes ها در دو دستهی پیشوند و پسوند دسته بندی میشوند که به آنها در انگلیسی prefixes and suffixes میگویند.
پیشوند ها و یا prefixes اضافاتی هستند که به قبل از کلمات اضافه میشوند و در معنای آنها تغییری ایجاد میکنند.
پسوند ها و یا suffixes نیز مانند پیشوند ها اضافاتی هستند که بعد از کلمات اضافه میشوند و درست مانند پیشوند ها، این اضافات تغییراتی در معنای کلمات ایجاد میکنند.
در ادامه به تفصیل به بررسی پیشوند و پسوند در زبان انگلیسی به همراه مثال هایی خواهیم پرداخت. امیدواریم که با ما همراه باشید و از این مطلب نهایت استفاده را ببرید.
پیشوند
پیشوند ها همانگونه که از نامشان پیداست، با اضافه شدن به ابتدای کلمات معنای آن ها را تغییر می دهند. برای مثال تعدادی از پراستفاده ترین پیشوند ها در زبان انگلیسی که احتمالا با آنها روبرو شده اید عبارتند از : pre به معنای قبل از یا پیش از (مثال : game → pregame به معنای پیش از بازی)، im- که معنای متضاد به کلمات می دهد (مثال : possible → impossible به معنای غیر ممکن).
لازم به ذکر است گاهی یک پیشوند می تواند بیش از یک کاربرد داشته باشد. به عنوان مثال پیشوند im- علاوه بر منفی کردن کلمات می تواند معنی “داخل” نیز بدهد (مثال : port → import).
در جدول زیر می توانید پرکاربرد ترین پیشوند های زبان انگلیسی را به همراه کاربرد و مثال هایشان مشاهده کنید.
Examples (مثال) | Meaning (معنی) | Prefix (پیشوند) |
antenatal, anteroom, antedate | before | ante- |
antibiotic, antidepressant, antidote | against, opposing | anti- |
circumstance, circumvent, circumnavigate | around | circum- |
co-worker, co-pilot, co-operation | with | co- |
devalue, defrost, derail, demotivate | off, down, away from | de- |
disagree, disappear, disintegrate, disapprove | opposite of, not | dis- |
embrace, encode, embed, enclose, engulf | cause to, put into | em-, en- |
epicentre, episcope, epidermis | upon, close to, after | epi- |
ex-president, ex-boyfriend, exterminate | former, out of | ex- |
extracurricular, extraordinary, extra-terrestrial | beyond, more than | extra- |
forecast, forehead, foresee, foreword, foremost | before | fore- |
homosexual, homonuclear, homoplastic | same | homo- |
hyperactive, hyperventilate | over, above | hyper- |
impossible, illegal, irresponsible, indefinite | not | il-, im-, in-, ir- |
insert, import, inside | into | im-, in- |
infrastructure, infrared, infrasonic, infraspecific | beneath, below | infra- |
interact, intermediate, intergalactic, intranet | between | inter-, intra- |
macroeconomics, macromolecule | large | macro- |
microscope, microbiology, microfilm, microwave | small | micro- |
midfielder, midway, midsummer | middle | mid- |
misinterpret, misfire, mistake, misunderstand | wrongly | mis- |
monotone, monobrow, monolithic | one, singular | mono- |
nonsense, nonentity, nondescript | not, without | non- |
omnibus, omnivore, omnipotent | all, every | omni- |
parachute, paramedic, paradox | beside | para- |
post-mortem, postpone, post-natal | after | post- |
prefix, predetermine, pre-intermediate | before | pre- |
return, rediscover, reiterate, reunite | again | re- |
semicircle, semi-final, semiconscious | half | semi- |
submerge, submarine, sub-category, subtitle | under | sub- |
superfood, superstar, supernatural, superimpose | above, over | super- |
thermometer, thermostat, thermodynamic | heat | therm- |
transport, transnational, transatlantic | across, beyond | trans- |
triangle, tripod, tricycle | three | tri- |
unfinished, unfriendly, undone, unknown | not | un- |
unicycle, universal, unilateral, unanimous | one | uni- |
پسوند
همانند پیشوند، پسوند ها نیز معانی کلمات مختلف را دستخوش تغییراتی میکنند و تنها تفاوت آن ها با پیشوند این است که به انتهای کلمات اضافه می شوند.
انواع پسوند به چند دسته تقسیم می شوند :
- پسوند های اسم ساز که با اضافه شدن به یک کلمه آن را به اسم تبدیل میکنند. (مثال : catch → catcher به معنی گیرنده)
- پسوند های صفت ساز که با اضافه شدن به کلمات آنها را به مصدر تبدیل می کنند. (مثال : read → readable به معنی قابل خواندن)
- پسوند های فعل ساز که کلمات را به فعل تبدیل می کنند. (مثال : public → publicise به معنی تبلیغ کردن)
- پسوند های قید ساز که کلمات را به قید زمان، مکان و یا حالت تبدیل می کنند. (مثال : rapid → rapidly به معنی سریعا)
در لیست زیر می توانید شماری از مهم ترین پسوند های زبان انگلیسی را به همراه معانی و مثال های هرکدام مشاهده کنید.
Example (مثال) | Meaning (معنی) | Suffix (پسوند) |
democracy, accuracy, lunacy | state or quality | -acy |
remedial, denial, trial, criminal | the action or process of | -al |
nuisance, ambience, tolerance | state or quality of | -ance, -ence |
freedom, stardom, boredom | place or state of being | -dom |
reader, creator, interpreter, inventor, collaborator, teacher | person or object that does a specified action | -er, -or |
Judaism, scepticism, escapism | doctrine, belief | -ism |
Geologist, protagonist, sexist, scientist, theorist, communist | person or object that does a specified action | -ist |
extremity, validity, enormity | quality of | -ity, -ty |
enchantment, argument | condition | -ment |
heaviness, highness, sickness | state of being | -ness |
friendship, hardship, internship | position held | -ship |
position, promotion, cohesion | state of being | -sion, -tion |
mediate, collaborate, create | become | -ate |
sharpen, strengthen, loosen | become | -en |
justify, simplify, magnify, satisfy | make or become | -ify, -fy |
publicise, synthesise, hypnotise | become | -ise, -ize |
edible, fallible, incredible, audible | capable of being | -able, -ible |
fiscal, thermal, herbal, colonial | having the form or character of | -al |
picturesque, burlesque, grotesque | in a manner of or resembling | -esque |
picturesque, burlesque, grotesque | in a manner of or resembling | -esque |
handful, playful, hopeful, skilful | notable for | -ful |
psychological, hypocritical, methodical, nonsensical, musical | having the form or character of | -ic, -ical |
pious, jealous, religious, ridiculous | characterised by | -ious, -ous |
squeamish, sheepish, childish | having the quality of | -ish |
inquisitive, informative, attentive | having the nature of | -ive |
meaningless, hopeless, homeless | without | -less |
dainty, beauty, airy, jealousy | characterised by | -y |
softly, slowly, happily, crazily, madly | related to or quality | -ly |
towards, afterwards, backwards, inward | direction | -ward, -wards |
otherwise, likewise, clockwise | in relation to | -wise |
همین حالا می توانید از مشاوره های رایگان آلپیدا بهرمند شده و با حرفه ای ترین اساتید سطح تهران کلاس داشته باشید.
09120137156 | 86127265 | 88581856
آموزش زبان انگلیسی ، آموزش زبان آلمانی ، آموزش زبان فرانسه ، آموزش زبان روسی ، آموزش زبان عربی ، آموزش زبان سوئدی ، آموزش زبان اسپانیایی ، آموزش زبان ایتالیایی ، آموزش زبان کره ای ، آموزش زبان ژاپنی ، آموزش زبان هلندی ، آموزش زبان دانمارکی ، آموزش زبان ترکی استانبولی ، آموزش زبان هندی ، آموزش زبان چینی و آموزش زبان فارسی (برای اتباع خارجه)
…. موفق خواهید بود اگر امروز را به فردا موکول نکنید ….