یکی از مهارت های حرفه ای شدن در مکالمه آشنایی با اصطلاحات کاربردی انگلیسی است.
اصطلاحات از کجا میان ؟
هر زبان اصطلاحات خاص خود را دارد در واقع اصطلاح به گروهی از کلمات گفته می شود که به عنوان یک عبارت رایج استفاده می شود .
لازم به ذکر است، معنی اصطلاحات کاربردی انگلیسی با معنی لغوی آن قابل استنباط نیست.
با ما همراه باشید تا چند اصطلاح امروزی زبان انگلیسی را به شما معرفی کنیم:
اصطلاح Out Of work به معنی بیکار شدن است
I’ve been out of work. Hope I find a new job soon!
من بیکار شده ام . امیدوارم به زودی کار جدیدی پیدا کنم!
اصطلاح Take five به معنی چند دقیقه استراحت کن به کار می رود.
Hey, john. You are tired, take five.
هی جان تو خسته ای چند دقیقه استراحت کن.
اصطلاح Give me five به معنی بزن قدش هست.
Hey, we won! Give me five.
هی ما بردیم! بزن قدش.
اصطلاح I kid you not به معنی شوخی نمیکنم است.
It was scary, I kid you not.
ترسناک بود شوخی نمی کنم.
اصطلاح I am worn out به معنی خیلی خستم به کار می رود.
اصطلاح I am fried! به معنی مغزم دیگه نمیکشه به کار می رود.
I did not get a lot of sleep last night. I am worn out. I am fried!
دیشب زیاد نخوابیدم خیلی خستم مغزم دیگه نمیکشه !
یکی دیگر از اصطلاحات کاربردی انگلیسی اصطلاح No pain, no gain به معنی برای به دست آوردن چیزی باید سخت تلاش کنید به کار میرود.
اصطلاح The elephant in the room به معنی مسئله ، شخص یا مشکلی که کسی سعی در جلوگیری از آن دارد استفاده می شود.
It was the elephant in the room they simply decided to ignore.
این چالش بزرگی بود که آنها تصمیم گرفتند بهسادگی و سهواً آن را نادیده بگیرند.
اصطلاح Take your time به معنی عجله نکردن است.
یا همان do not hurry up . زیرا می دانیم که Hurry up به معنی عجله کن می باشد.
Take your time, there is no need to be in hurry!
با حوصله انجام بده(عجله نکن) ، نیازی به عجله نیست!
اصطلاح lost touch به معنی قطع ارتباط می باشد
Social media are great for finding old friends with whom you’ve lost touch.
رسانه های اجتماعی برای یافتن دوستان قدیمی که ارتباط شما با آنها قطع شده است عالی هستند.
اصطلاح around the clock به معنی در همه ی زمانها یا شبانه روزی می باشد.
The restaurant is open around the clock.
رستوران بصورت شبانه روزی (در همه زمانها) باز است.
اصطلاح under the weatherبه معنی مساعد نبودن حال می باشد.
My boss has been under the weather all week and has not come to work during that time.
رئیس من تمام هفته حال خوبی نداشته است و در آن مدت سر کار نیامده است.
اصطلاح heavens openبه معنی شروع بارندگی شدید به کار می رود.
Let’s come back soon before the heavens open!
بیایید زود برگردیم تا باران شدیدی شروع نشده است.
اصطلاح out of hand به معنی خارج از کنترل است.
Employee absenteeism has gotten out of hand.
غیبت کارمندان از کنترل خارج شده است
اصطلاح Break the bank به معنی خیلی گران بودن چیزی است.
Taking a week-long vacation would break the bank. There’s no way I could afford to do it.
تعطیلات یک هفته ای خیلی گران می شود. به هیچ وجه توانایی انجام این کار را ندارم.(نمی توانم پرداخت کنم)
اصطلاح To be closefisted به معنی خسیس بودن است معادل stingy))
Carl is so closefisted, he won’t even buy a gift for the Birthday party.
کارل خیلی خسیس است ، حتی برای مهمانی تولد کادو هم نمی خرد.[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]